شبگرد قصه عشق



وقتی در پیچ و تاب زمانه احساس خفگی کردم دلخوشیم تو بودی ولی به چه جرمی تنهام نمیدانم.

این دوران را بدون تو میگذرانم دلم برایت تنگ شده ای کاش از تو برایم نشانه ای بیاید.

میدانم حالم را نمیپرسی میدانم تو رفته ای و من امیدوارم به آمدنت برگرد که منتظرت هستم دوستت دارم.

 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جوان شاپینگ کتابخانه عمومی امامت افوس استراتژی اقیانوس آبی narshin 97 سایت مدرســه برتــر انجمن معلمان ادبیات فارسی خراسان رضوی naserdelnava مشاوره روانشناسی کودک آویژه گرامیترین شما باتقواترین شماست