وقتی در پیچ و تاب زمانه احساس خفگی کردم دلخوشیم تو بودی ولی به چه جرمی تنهام نمیدانم.

این دوران را بدون تو میگذرانم دلم برایت تنگ شده ای کاش از تو برایم نشانه ای بیاید.

میدانم حالم را نمیپرسی میدانم تو رفته ای و من امیدوارم به آمدنت برگرد که منتظرت هستم دوستت دارم.

 

قصه تنهایی من

تو ,ای ,میدانم ,کاش ,نمیپرسی ,حالم ,را نمیپرسی ,حالم را ,نمیپرسی میدانم ,میدانم تو ,رفته ای

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی میرزا قاسم مشکین شهر alamdar21 مرکز آموزشی و دکوراسیونی کفپوش موکت دیوارپوش و چمن مصنوعی دریای بی مآهی bakelas ندا چت | چت روم ندا | چت ندا |گپ ندا پایگاه خبری و تحلیلی اینصدا فرهنگی powerpoint12